دروغ بستن به خداوند
حال آيه بعد را بخوانيم: «و من اظلم ممن افترى على الله الكذب و هو يدعىالى الاسلام و الله لا يهدى القوم الظالمين» .اين تعبير و تعبيرهاى مشابه در قرآنزياد آمده است: «و من اظلم ممن افترى على الله» (1) (و يا «و كذب بالصدق» (2) ستمگرتر از كسى كه به خدا افترا ببندد كيست؟
مىدانيم كه دروغ گناه كبيره و ظلم است،يعنى در مورد هر چيزى و بههر كسى انسان دروغ بگويد،چون او را از حقيقت منحرف كرده،بنابراينبه او ظلم كرده است.دروغ به طور كلى در قرآن ظلم تلقى مىشود.ولىدروغ تا دروغ تفاوت دارد.هر دروغى گناه كبيره است،هيچ دروغىنداريم گناه صغيره باشد،ولى در ميان دروغها،دروغ بستن به خدا ورسول،شنيعترين دروغهاست و لهذا مىبينيد كه روزه ماه رمضان بادروغهاى عادى باطل نمىشود(البته چنين دروغى گناه كبيره است ولىروزه را باطل نمىكند)ولى اگر انسان به خدا و رسول دروغ ببندد،روزهاش باطل است.مثلا اگر انسان در بيان يك مساله شرعى[عمدا]برخلاف قيقتبگويد كه حكم خدا اين است،اصلا روزه باطل است.
اين نشان مىدهد اين دروغ با دروغهاى ديگر چقدر تفاوت دارد.بازدروغ بستن به خدا هم همه مانند يكديگر نيست.يك وقت كسى دروغ بهخدا مىبندد و مثلا در مورد مسالهاى از مسائلى كه در رسالهها داريممىگويد:حكم الله اين است،در صورتى كه حكم الله اين نيست.از اينبالاتر اين است كه كسى بيايد ادعا كند كه من پيغمبر خدا هستم.اين دروغبستن به خداست ولى خيلى بالاتر از آن قبلى است.اين فرد دارد ادعامىكند كه خدا من را به پيغمبرى مبعوث كرده است;ديگر ظلمى از اينبالاتر نيست.
و در رديف اين ظلم اين است كه انسان افتراى منفى به خدا ببندد;
يعنى كسى را كه خدا فرستاده استبگويد او را خدا نفرستاده است.اينهم باز دروغ بستن به خداست.يك وقتخدا كسى را نفرستاده است وفردى به دروغ مىگويد خدا من را فرستاده است و يك وقتخدا كسى رافرستاده است و فردى مىگويد:نه،من مىفهمم،من اطلاع و خبر دارم كهخدا هيچ كس را نفرستاده است.اين هم در رديف آن است;يعنى تكذيبانبياى حقيقى و واقعى،چيزى در رديف ادعاى پيغمبرى كردن است واين قدر اين ظلم فاحش است.
در اين آيه همين قسمت اخير ذكر شده است: «و من اظلم ممن افترى علىالله الكذب» چه كسى ستمگرتر است از آن كه به خدا دروغ مىبندد؟دراينجا بحث در مورد كسانى است كه پيغمبر راستين را تكذيب كردهاند نهكسانى كه ادعاى پيغمبرى كردهاند،چون بعد مىفرمايد: «و هو يدعى الىالاسلام» در حالى كه خود او به سوى اسلام دعوت مىشود.آدمى كه اسلامرا شناخته است،آدمى كه براساس بشارتهاى گذشته و بر اساس آيات وبينات و معجزات مىداند كه اين شخص،پيغمبر خدا و از طرف خداستو مع ذلك خودش را به نادانى مىزند و مىگويد:نه،دروغ است،اينشخص پيغمبر نيست;به اين وسيله با تكذيب پيغمبر به خدا دروغمىبندد. «و الله لا يهدى القوم الظالمين» خدا مردم ستمكار را هرگز هدايت نمىكند تا چه رسد به اين بزرگ ستمكاران،كه«اظلم»هستند،ظالمترينظالمان عالم هستند.
نظرات شما عزیزان: